مقدمه
ساماندهی فرهنگی یکی از مباحث بحثانگیز و پیچیدهی جهان امروز است و به همین جهت دولتها با توجه به اهمیت قاطع فرهنگ در فرایند اداره و کنترل جامعه، سعی در شکلدهی جریانات فرهنگی دارند. موفقیت و ...
بیشتر
مقدمه
ساماندهی فرهنگی یکی از مباحث بحثانگیز و پیچیدهی جهان امروز است و به همین جهت دولتها با توجه به اهمیت قاطع فرهنگ در فرایند اداره و کنترل جامعه، سعی در شکلدهی جریانات فرهنگی دارند. موفقیت و یا عدم موفقیت دولتها در تداوم سلطهی خویش، بیش از هر چیز، به توانایی آنان در تأثیرگذاری بر عرصهی فرهنگ مربوط میشود یا توجه به این مسأله است که حساسیت شدید دولت ـ ملتها درخصوص جهانی شدن فرهنگ قابل درک میگردد، و اینکه چرا تلاش کشورهای غربی در جایگزینی فرهنگهای ملی ب فرهنگ تأثیر پذیرفته از مفاهیم و ارزشهای سرمایهداری غربی مقاومت فراوان به دنبال داشته است. کتاب رسانهها و ساماندهی فرهنگی، تدوین کنت تامپسون به مجموعهای از مباحث متنوع درخصوص فرایند جهانی شدن فرهنگ میپردازد. این کتاب را انتشارات سیج در 248 صفحه به بازار عرضه کرده است.
کنت تامپسون از استادان معتبر دانشگاه آزاد انگلستان در رشتهی جامعهشناسی است. وی در این کتاب سعی داشته است تا خواننده را با طیف گوناگون و در عین حال به هم پیوستهای از نظریات محققان انگلیسی در باب جهانیشدن فرهنگ آشنا گرداند؛ چه این واقعیت وجود دارد که جهان به سوی وضعیتی کاملاً متفاوت از لحاظ فرهنگی به پیش میرود؛ وضعیتی که آگاهی از کم و کیف آن اهمیتی بسزا دارد.
آبشخور نظریات تامپسون و دیگر نویسندگان مطرح در این کتاب بر این اسطوره استوار است که فرهنگ سرمایهداری، به دلیل دارا بودن ویژگیهای جهانشمول، در نهایت دیگر فرهنگها را در خود فرو خواهد برد. دیدگاه مسلط در کتاب رسانهها و ساماندهی فرهنگی، بر این اساس بنیان گرفته که فرایند جهانیشدن فرهنگ غیرقابل اجتناب و در عین حال توجیهپذیر است. اما از نظر تئوریسازان، مشکل همشکلی فرهنگی به دور مانده است و درواقع ضعف تئوریک مبحث فرهنگ جهانی سرمایهداری، همانا عدم توجه به ضرورت وجودی تفاوتهای فرهنگی و یا به عبارت دیگر، لزوم پذیرش گونهگونی نظامهای فرهنگی است. در اصل، تئوریسازارن غربی از یاد بردهاند که این کثرتگرایی فرهنگی و فرهنگی است که امکان تداوم حیات و پویایی جوامع بشری را فراهم میسازد و همسانی و همسویی مطلق، نهایتاً جز اضمحلال و پوسیدگی به بار نخواهد آورد. فرایند سلطهی جهانی فرهنگ غرب، پیش از آنکه نتیجهی پویش درونی این فرهنگ و قوام و انسجام آن باشد، ناشی از تفوق اقتصادی بعد از جنگ دوم جهانی است که فرصت مغتنی برای اشاعهی مفاهیم فرهنگ سرمایهداری در اختیار جوامع غربی قرار داد. اما امروزه با وقوع توسعهی اقتصادی در برخی کشورهای جهان، و کوشش دیگر کشورها برای رفع عقبماندگی، این وجه از تفوق کمرنگ شده، روزبهروز نیز کمرنگتر خواهد شد، و در نهایت فرهنگ ملی جوامع امکان ابراز وجود و مقابله با سلطهی فرهنگ غیربومی را به دست خواهند آورد.